به تو می اندیشم و به صبر و درایت تو

نمی‌دانم شاید هم صبر نیست، بلکه بی علاقگی توست به قلب من

اما هر چه هست، گویا تو خوب هوای قلبت را داری که درگیر آدمی چون من نشود. 

حق هم داری شاید، آدم هایی چون من ساده هستند و صادق،  برق علاقه در چشمانمان داد می‌زند و نمی‌توانیم تپش قلب مان را پنهان کنیم و ساده عبور کنیم. ما همیشه پر حرفیم و پر از شیطنت،  به جایگاه شما نمی‌خوریم. خوبان و پاکان و اهل سکوت با شما بیش از ما رفت و آمد دارند. 

میدانی بیش از آنکه از تو عشق ورزیدن را بیاموزم، دارم از تو صبر بر دوست نداشتن را می آموزم؟

و چقدر این برای من سخت است. 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها